- ۱ نظر
- ۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۴:۰۵
جواب آمد:لبیک.
سپس عرض کرد:یا اله الفاضله <ای خدای نیکوکاران>...!
جواب شنید:لبیک.
سپس عرض کرد:یا اله المطیعین <ای خدای اطاعت کنندگان>...!
جواب شنید:لبیک.
سپس عرض کرد:یا اله العاصین <ای خدای گنهکاران>...!
این دفعه سه بار شنید:لبیک!لبیک!لبیک!
حضرت موسی عرض کرد: حکمتش چیست که این دفعه سه بار شنیدم که فرمودی لبیک؟!
به او خطاب شد:
عارفان به معرفت خود٬نیکو کاران به کار نیک خود٬و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند ولی....
گنهکاران جز به فضل من پناهی ندارند....
اگر از درگاه من نا امید گردند به کجا پناه ببرند؟؟؟!
خود شیطان گفته که پنج گروه هستند که من هیچ چاره و ورودی به آن ها ندارم و غیر از این پنج گروه بقیه راه فرار ندارند....این پنج گروه عبارتند از:
گروه اول:کسانی هستند که با نیت خالص به خدا پناه می برند و در تمام امورشان به خدا توکل می کنند.
یعنی اعتماد به خدا....
گروه دوم:کسانی هستند که خدا را در روز و شب تسبیح می گویند.
یعنی یاد خدا....
گروه سوم:کسانی هستند که برای برادر مومنشان همان را می پسندند که برای خودشان می پسندند.
گروه چهارم:کسانی هستند که ناسپاسی نمی کنند هنگام ورود مصیبت.
گروه پنجم:کسانی هستند که به تقدیر الهی راضی هستند.
.........................................................
جزو این گروه ها شدن ظاهرا ساده است ولی اگه حواسمون نباشه حتی نمیتونیم عضو یکیشون هم باشیم.
همه حواسا جمع تا انشاالله شیطان نتونه حتی یه قدم هم بهمون نزدیک بشه.........
پیامبر«ص» فرمودند:
اگر مردم میدانستند که چه زمانی حضرت علی«ع» "امیرالمومنین"نامیده شد
هیچ وقت فضلش راانکارنمیکردند.حضرت علی«ع»زمانی "امیرالمومنین"نامیدهشدکه آدم بین روح و جسد بود.
ینابیع الموده قندوزی حنفی,ج2,ص279
امام صادق (ع):
وای بر طاغوت های عرب از حادثه ای که نزدیک شده است.
ابن ابی یعفور پرسید : چه تعدادی از عرب در رکاب حضرت قائم(عج) خواهند بود؟!
امام صادق(ع) فرمودند: تعدادی بسیار اندک.
ابن ابی یعفور گفت: امروز تعداد افرادی که آن روز پرشکوه را باز گو می کنند بسیار زیاد هستند!
فرمودند: به ناگزیر مردم باید امتحان شوند, جدا شوند, غربال شوند. به هنگام غربال شدن افراد
بیشماری از غربال می افتند.
کمال الدین,ص 343.
وارد چادر شد،سلام کرد: دستی به محاسن خیسش کشید، آستین هایش را پایین انداخت، گوشه چادر نشست، خاک روی مفاتیح را
پاک کرد، بی قراری در چشم هایش موج میزد. مفاتیح را باز کرد، ورق زد:"دعای عرفه". کلمات دعا را زیر لب زمزمه می کرد. اشک
پهنای صورتش را فرا گرفت. به هق هق افتاد. صدای "مهدی مهدی" اش بلند شد. آری عرفه روز ولی خداست و صحرای عرفات،
امروز تشنه دیدار توست. اما تو امروز در این صحرای عشق بازی به چه می اندیشی؟! به آن آقایی که حج را رها کرد. کعبه تن ها را
واگذاشت تا کعبه ای برای دل ها بسازد.
آری ذی الحجه اول محرم است. او در سرزمین کربلا احرام می بندد.
ابراهیم خواهد شد و اسماعیلش کودکی شش ماهه خواهد بود. سعی صفا و مروه اش از خیمه تا میدان است. عید قربان او عاشوراست.
زمزم او اشک چشمان اهل حرم است و عرفات او، آری عرفات او، سینه های سوزانی است که هر شب و روز، نغمه «یا حسین» سر می دهند.
لبیک یا حسین«ع»، لبیک ای حقیقت حج. بانگ«الرحیل الرحیل» تو پس از سال ها هنوز در گوش هامان طنین انداز است. ای حاجی
ملکوت، ما طواف کنندگان کعبه نفس را از اسارت دنیا وارهان و به کربلای سرخت برسان. آنجا که «هیهات من الذله» طنین انداز است
و «هل من ناصر ینصرنی» تو همه را بی قرار می کند. آنجا که عرفه، رنگ و بوی شهادت می گیرد.
ارباب! آنان که شما را می شناسند، عاشورا را در عرفه تماشا می کنند.
نجوای عاشقانه تو را در عرفه، عطر شهادت می پراکند و دل های رمیده را از عرفات به قتلگاه می برد.
سالهاست که صحرای عرفات بوی سیب را از مهدی ات استشمام می کند. ناله های او همچون تو غریبانه است، و تا عاشورا ادامه
خواهد داشت.
اما...خدا کند عاشورای امسال دیگر ندای «هل من ناصر ینصرنی» اش بی پاسخ نماند.
کاش امسال عاشورا، با ندای «انا المهدی» از کنار کعبه ورق برگردد و دوستانتان دیگد مظلومیت امامشان را فراموش کنند.